بی پوسته، بدون استعاره، فکر نشده

ساخت وبلاگ

یه سد سنگین جلو چشمامه

اخه همش له شدن حق دستامه؟

پا میذاری رو من و همه حرفام

بعد میگی دلیلش حرفا و  کارامه

اون همه آب راه جاری تو شعرام

شده رگه‌های خشکی توی دنیام

همیشه میگفتی عاشق چشمامی

حالا به هر راهی فراری از نگاهامی

هرچی خواستم بگیرمت که نیافتی

بهم فهموندی من دلیلی‌ام که هعی میافتی

تو دلم پر از لرزش و ترسه

پیچیده تو خودم میرم تو خلسه

 

باشه این منم که درده

هر ثانیش واسط تاریک و سرده

 

امیدوارم این منی که مرد و یادت نمونه

 تا واسه دوباره حس کردنش نگیری بهونه

 

مامن بدون سقف...
ما را در سایت مامن بدون سقف دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dx-731 بازدید : 148 تاريخ : يکشنبه 25 ارديبهشت 1401 ساعت: 3:08